تاریــخ قتـل امام حسن(ع) ، فاطمیــه بــود!
یــادم نمی رود چـه در آن کوچـه ها گذشت
من غرق خنــده حیـف غمی جان فزا رسیــد
بـا مادرم که یاس تــر از هر فرشتــه بــود
رد میشدیم تا که بــه ما بی حیــا رسید
دیوار سنــگ و سطح زمیــن سنــگ و کوچه سنــگ
نامرد سنــگ و با دل سنــگش بـه ما رسیــد
دست سیـاه از سر من بــی هوا گذشت
کنــار تـــــو
قـــد تمـام نداشتــه هایم ، آرومــــم ...
ایـن روزهـا ،
می خواهـم خـودم را روی دوشـم بیـنـدازم !
و بـرای همــیشه بـه کنـار خـــــودت بیـایــم
٠•● تـویـی کـه از مثـل مـن هـزاران 'تــا' داری ،
و من از تـــو ، 'یـکی' کـه بیـشتـــر نـدارم ...
گفــته بـــودی :
┘◄ وقتـی بـا منـــی انـگـار فقـط تـــو را دارم
حـالا مـن فقـط تـــو را می خـواهــــم!
تـــو هـم نیـــز ، مــرا بخـواه ....
" یـا حـبیـب الـبـاکیـن "
یه وقتایی خونه ی دلت رو که هیــچ !!!
زندگیت رو "حسین" زیرو رو می کنه....
بارون بارون ،چشمای گریون این شبا گریه عادتم شده
توی رویـــاشم، کربـــلا باشم، برا یکی دو ساعتم شده
خیلی بی تابم، نکنه خوابم ،حالا که دیگه نوبتــم شده
* فاخلع نعلیک انک بالوادی المقدس طوی *
کسی در درون من می خواند،کربــــلا...