خلاص...
شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۲، ۰۷:۱۱ ب.ظ
سفینــه النجاة ! طوفـــــان یـعـنــی دلـــم کــه بــرایــت تـنـــگ شــده.....
دردت فقــــط به حسیـــن دوا شـــود ، خــلاص ...
اصلاً این دل،
ساختہ شده براے رآھــــ نیــامدن!
" صلاح نبوده است لابُد " را، دیگر حالے اش نمے شود ....
·٠•● مے خواهم مسآفرت باشم ....
ترکش ها شکمش را پاره کرده بودن اما اصرار داشت که بشینه.....به در خیره بود،مانع ازنشستنش شدم،در گوشم گفت:آقا اینجاست، چه جوری من بخوابم....؟ وبعدشم پرید....!
سلام
وبلاگ زیبایی دارین
خوشحال می شیم به بهشت کوچک ما هم سر بزنید
یا علی