من فقط یک واسطه بودم!
دل را خـــــــــدا داد
و تو بردی آقا جان...
هرچند که دیـــر یادمـــان افتــادست
اینکه تو نیامــــدی دلیلش سادست
ما تا ســـر کوچه آب و جـــارو کردیم
گفتیــم بیــــــا جهـــان ما آماده ست
می بارند آسمان و یاد تو!
یاد تو که بند نمی آید، تا مرا به گِل ننشـــاند...
بی ربط نوشتم: این روزهــا همـه ناقـص الخلقــه اند! هیچـکس "دل و دمـاغ" نــدارد .....
چند وعده با خــــدا،در روزصحبت میکنـی؟
پیشگـاهِ خالــق،احساس حقـــارت میکنـی؟
روزو شب ذکرت شده مهـدی بیا مهـدی بیا
با ریـــا بر اهــل دل عرض ارادت میکــنی
تا به خلوت میرسی دل می دهی برمعصیت
عاقبت جانانــه از شیطــان اطاعت میکنی!!
میگریزی از حشیـش و شیشه ، کلاً اعتیاد
از همین ها بَـد،تو بر اینترنت عادت میکنی
گفتگــویـــت بـاز میباشــد به روی دیگــران
گاه با نامَحـــرم ومَحـــرم که خلوت میکــنی
حرفهــایــت هست آیا در خـــور شخصیتــت؟
یـا به هنگام نوشتــن گـو که دقـّــت میکنی؟
یـک ســوال منطــقـــی دارم جوابــــم را بــده
با امام عصـر خود اینگونه هم چـت میکنی؟؟؟
سکوت کن!
نوبت تو نیز خواهد رسید که با فریادت دیگران را وادار به سکوت کنی...
.
.
(مدتیست زیاد حرف میزنم ، امّا…. حرفــــم را نمی زنم!)
حالا مـن هـزار بـار دیــــگـر هـم
” یآ مـُـقـَـلـِـب الـقــُـلــوب ِ و الـاَبـصـآر ” بــخوانــم
وقـتـی تـــدبـیـر مـن ، لـیـل و نـهـار را بـی تـو گــــــذرانـدن اسـت،
هـیـــــچ ســــالی نــــــــو نـــخـواهـد شــد...
"سکـــوت" ، تنها سیـــن امسال من بود!
تحویل نخواهم گرفت !
سالی که بخواهد بی حضور تو تحویل شود......
نگاهت کافیست تا دوباره در هوایت بمیرم
من هر روز را به بهانه ی آمدنت شب می کنم
تو همیشه به گریه های من دعوتی!
درست راس ساعت دلتنگی...
